❤❤محمّد، اجابـــــت یـک دعــــــــا❤❤

❤❤محمّد، اجابـــــت یـک دعــــــــا❤❤

تو بلوری،گل نازی،گل ناز،خنده کن کودک من،بنشین،مثل پروانه ی شاد،بر گل دامن من،کودکم،از تو جانم به تن است،جایت آغوش من است.
❤❤محمّد، اجابـــــت یـک دعــــــــا❤❤

❤❤محمّد، اجابـــــت یـک دعــــــــا❤❤

تو بلوری،گل نازی،گل ناز،خنده کن کودک من،بنشین،مثل پروانه ی شاد،بر گل دامن من،کودکم،از تو جانم به تن است،جایت آغوش من است.

خونواده مهر ماهی

سلام کاکل زری مامانی،پسر گلم خیلی وقته که وقت نکردم به  وبلاگت بیام و آپدیتش کنم آخه کارمندی و خانه داری و بچه داری و .... دیگه زمان کم میارم اما الان اومدم بنویسم


1مهر:


اول از تولد بابایی مینویسم که امسال سوتیه بزرگی دادم (واسه تولد بابایی کلی تدارک دیده بودم اما از بدشانسی 1 مهر از ذهنم پاک شده بود خلاصه اینکه بابایی روز تولد خودش کادوی تولد مامانی رو داد و کاملا سورپرایزم کرد البته بعد کلی گریه !!!  کادوی مامانی یک ادکلن مارک بود با یک کارت پستالی که هر سال بابایی خودش واسم طراحی میکنه و من عاشق این کارتها هستم عکساشو میذارم )



14مهر:

دومی اینکه قبل از اینکه محمدم به دنیا بیاد نذر کرده بودم که اولین تولد پسر گلم، سفره حضرت ابوالفضل پهن کنم که شکر خدا جون این نذرم ادا کردم و خیلی خوشحالم و امیدوارم خدا جونم از من قبول کنه

شب تولد  هم بابایی با کیک و شمع و کلاه و کلی بادکنک از راه رسید از قضا اون شب  بابایی از اداره خیلی دیر اومد که وقت  خواب محمد به شدت رسیده بود و جیغ و داد محمد.... مجال یه دونه عکس هم نداد

-راستی پسر گلم  چند روز بعد اینکه یکسالگی رو تموم کردی کچلت کردیم خداییش بانمک تر شده بودی اطرافیان همه ای کی یو سان می گفتند

-و یه اتفاق دیگه اینکه عزیزم تقریبا وسطهای 14 ماهگی بودی که آبله مرغان گرفتی دکترت گفت یک هفته نباید بری مهد و باید خونه استراحت میکردی مامانی هم به خاطر پرستاری ازت یک هفته اداره نرفت و خدا رو صد هزار مرتبه شکر خیلی خیلی زود بهتر شدی و اصلا اذیت نشدی



18مهر:

و و و سومی اینکه روز تولد مامانی که خونه مامانم اینا بودیم همه  دور هم جمع بودیم که  بابایی از  دومین کادوی تولد  مامانی رو نمایی کردن

و اون چیزی بود که خیلی دلم میخواست: آیفون 6 پلاس بود با رنگ سفید و 128 گیگ حافظه داخلی : یکی از آشناهاش که داشته از آمریکا به ایران میومده سفارش داده بوده واقعا محشر بود دست بابایی درد نکنه



راستی محمد جونم داره 14 ماهشم تموم میکنه خدا جونم شکرت


عکساشم میذارم




نظرات 3 + ارسال نظر
منصوره یکشنبه 23 آذر 1393 ساعت 09:30

مثل دهاتیا برداشتی موهای به این قشنگی رو زدی

خواستم پرپشت بشن

منصوره یکشنبه 23 آذر 1393 ساعت 09:29

یادم رفت
چرا منو دعوت نکردی برا سفره
جونت در میاااااد

منصوره یکشنبه 23 آذر 1393 ساعت 09:28

سلام
اولا شما تولد دختر ما رو تبریک نگفتی ولی من تبریک میگم
انشاالله 120 ساله بشه
دوما کارت پستانی نه کارت پستال
سوما بابا آیفووووون ما رو هم تحویل بگیر
مبارکت باشه

دیوونه ندیدی خیلی وقت بود اصلا وبلاگ نیومدم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد